عشق به تنهایی کافی نیست
عشق
به تنهایی کافی نیست! باید همراه و هممسیر بود. دو عاشق، مانند دو خط
متقاطع نیستند که تلاقی یابند چون دو خط متقاطع پس از تلاقی، از هم دور و
دورتر میشوند. همسر شما چون خطی موازی با شماست که با فاصلهای معین تا
بینهایت همراه شما میآید.
عشق ناب را با کسی
تجربه میکنید که نه تنها موازی شماست بلکه چنان به شما نزدیک است که چون
خطی مماس با شماست و آنگاه که آنقدر مماس شدید که ادغام گشتید ، به
بالاترین درجهی عشق می رسید اما این عشق تا زمانی است که از
مسیر منحرف نشوید و چون خطی شکسته، مسیر کج نکنید اما اگر چنین شد، باید
هر دو در یک زمان و با یک مسیر، بشکنید تا باز هم مماس بمانید.
همسر شما چون خطی موازی با شماست که با فاصلهای معین تا بینهایت همراه شما میآید.
اما به خاطر داشته باشید شما تنها زمانی میتوانید موازی هم باشید که هر دو به سوی بینهایت غایی در حرکت باشید.
شما
هزاران هزار دوست موازی خود دارید اما در صفحهی زندگی، فقط دو مماس
دارید: یکی عشقی آسمانی است که همان لحظهی ورود به شما ارزانی شده است
: « والدینتان » و دیگری را اگر بیابید ، عشق زمین و آسمان را با هم تجربه
میکنید و او کسی است از جنس مخالف که مکمل و نیمهی گم شدهی شماست.
او
را نمیتوانید در یک لحظه بشناسید! اگر روی صفحهی زندگی نقطهای را
ببینید ، شاید بتوانید حدس بزنید در آن لحظه، مماس با شماست یا نه اما تا
زمانی که تبدیل به خطی نشود ، نمیتوان قضاوت کرد موازی است یا متقاطع چون
از هر نقطه، بینهایت خط میتواند بگذرد.
پس در مسیر حرکت
و زندگی اگر کسی را دیدید و احساس کردید می توانید مماس با او حرکت کنید ،
ابتدا خوب فکر کنید ،صحبت کنید ،بررسی کنید که بعد از انتخاب باید با تمام
سختی ها و خوشی ها در کنارش بمانید. بعد از تحقیق کامل ،آنوقت می توانید
بگوئید : «او نیمهی گمشدهی من است!»
پس به دنبال یکی شدن و از بین رفتن فردیتتان نباشید بلکه بیاموزید و در کنار هم در نزدیک ترین راه ممکن قدم بردارید.
منبع : شادکامی - با تغییر
مقالات مرتبط :