سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دو کار با هم چه ناهمگون است و ناسازوار ، کارى که لذتش رود و گناهش ماند ، و کارى که رنجش برود و پاداشش ماند . [نهج البلاغه]
امروز: پنج شنبه 103 آذر 8

علاقه های بی دوام

روابط نا موفق(3)

همسران

در
دو قسمت اول مقاله به بحث در مورد روابطی پرداختیم  که بر مبنای اصولی
نادرست شکل گرفته و اثرات مضر و مخربی را در ارتباطات و روحیات افراد به
جای می گذارند . در این قسمت به تشریح سه نوع دیگر از این روابط و راه حل
هایی که می تواند تا حدودی یاری رسان باشد، می پردازیم.

 

1- رابطه‌ای که در آن شما و همسرتان از تفاهم جزیی برخوردارید.

آیا
تا به حال شیفته کسی شده‌اید که به جز در یک زمینه که از ارتباط واقعا
خوبی با او برخوردار بودید هیچ‌چیز مشترک دیگری بین شما وجود نداشته باشد.
این نوع رابطه فریبنده است مخصوصا هنگامی که همان یک زمینه‌ای که در آن از
تفاهم برخوردارید برای شما اهمیت زیادی داشته باشد. و به راحتی آن را با
پیوندی عاشقانه اشتباه بگیرید.

به
شما دو نفر مسئولیت داده می‌شود که در محل کار روی پروژه واحدی با هم کار
کنید. این پروژه ایجاب می‌کند که ساعت‌های طولانی، کار تیمی انجام دهید و
در اواسط پروژه احساس می‌کنید که به یکدیگر علاقمند شده‌اید. پروژه پایان
می‌پذیرد. و شما با این حقیقت روبرو می‌شوید که خارج از زمینه کاری
مشترکتان عقاید مشترکی نداشته‌اید.

خطری که در این رابطه با «تفاهم جزیی» وجود دارد، شیفتگی و مجذوبیت بیش از حد شما به آن زمینه مشترک واحد
است، به طوری که از توجه به باقی قسمت‌های رابطه‌‌تان باز بمانید.از خود
سؤال کنیم..

- زمینه تفاهم جزیی‌مان به کنار، واقعا راجع به خود این شخص چقدر می‌دانیم؟

- نیازها و خواسته‌هایم از او کدامند (بعنوان همسر) و آیا این شخص برآورده کننده ان نیاز ها است؟

فراموش نکنید هیچ‌چیز بالاتر و مهیج‌تر از عشقی ثابت، همبستگی و با دوام نیست.

 

2- رابطه‌ای که در آن همسرتان را از روی سرکشی و عصیان انتخاب می‌کنید.

-
پدر و مادر شما همیشه روی نظم و ترتیب در خانه تاکید داشته و بسیار
مقرراتی هستند در حالی که تمام موردهای ازدواج شما تنبل و شلخته‌اند.

- شما از لحاظ مذهبی در خانواده‌ای بسیار سخت بار‌آمده‌اید در حالی که تمامی کسانی که شما انتخاب می‌کنید بی‌بند و بار هستند.

برخی افراد همسر خود را نه براساس تناسب بلکه براساس عدم تناسب با خانواده انتخاب می‌کنند. همیشه یک نوع خاص از افراد «نامقبول» را آنهم به کرات
انتخاب می‌کنند و در روابطی باقی می‌مانند که چندان هم ارضاء کننده
نیستند، تا که بدین وسیله با آنچه که پدر و مادر می‌گفتند عناد ورزیده
باشند. 

اگر
متوجه شده‌اید که الگوی انتخابی‌تان کسانی هستند که نه تنها شما را ارضاء
نمی‌کند بلکه موجبات عصبانیت خانواده‌تان را نیز فراهم می‌کنند، این
احتمال وجود دارد که از روابط خود به منظور شورش و دهن کجی به خانواده‌تان
استفاده می‌کنید.

اگر ارضای نیازهای خودت به هر طریق به
معنی تحقیق بخشیدن به آرزوهای پدر و مادرت نباشد، تلاش خواهی کرد تا
«خودمختاری» و «استقلال شخصی» خود را هر چند به روشی ناسالم به همگان
اعلام کنی.

راه‌حل: شما می‌بایست بتوانید بین
نیازتان به استقلال و تمامیت فردی و عدم تمایلتان به ازدواجی که تصادفا
منطبق برخواست پدر و مادرتان باشد تمایز قایل شده و سپس این دو را با
یکدیگر آشتی دهید.

 

3- رابطه‌ای که در آن همسرتان را به عنوان عکس‌العملی در قبال همسر قبلی خود انتخاب کرده‌اید.

رابطه‌ای
را با کسی به هم می‌زنیم و سپس به دنبال شخصی می‌گردیم که نه تنها متفاوت
باشد بلکه در تضاد کامل با او بوده و دقیقا «نقطه مقابل» او باشد. این
گرایش به تغییر ناگهانی از یک موضع به موضعی افراطی و کاملا متضاد زاییده
نوعی روش ابتدایی برقراری ارتباط با ضمیر ناخودآگاه است. مسئله‌ای نیست
اگر به دنبال ویژگی‌هایی باشیم که همسر قبلی‌مان فاقد آن بوده. این کاملا
طبیعی است که اولویت ذهنی ما به هنگام انتخاب همسر چیزهایی باشد که از
ناحیه آنها در همسر قبلی رضایت نداشته‌ایم.

اشتباه
در آن است که چشم خود را به روی سایر ویژگی‌های مهم که باید در لیست
آرزوها باشد ببندیم و فقط به دنبال ویژگی‌هایی باشیم که رابطه قبلی فاقد
آن بوده است.

راه‌حل: اگر از انتخابی
فوق‌العاده مایوس کننده بیرون آمده‌اید. به هنگام انتخاب کسی که نقطه
مقابل همسر قبلی‌تان است دو چندان محتاط و مراقب باشید. تمامی ویژگی‌هایی
که در زوج خود به دنبالش هستید، در نظر داشته باشید و به دنبال رابطه‌ای
باشید که متعادل باشد.

 

4- رابطه‌ای که در آن همسر شما دردسترستان نیست.

اولین
انتظاری که از همسرتان می‌رود این است که: او دردسترستان باشد. دردسترس
بودن یعنی آنکه هدفی برای ازدواج با غیر شما نداشته باشد، باهیچ‌کس دیگری
نباشد، متاهل نباشد، نامزد نداشته باشد، تنها و تماما مال شما باشد.

معمولا افرادی با اعتماد به نفس پایین، با احساس ترک شدگی در کودکی و افرادی که از صمیمیت می‌ترسند از این روابط استقبال می‌کنند.

هنگامی
که با کسی درگیر می‌شوید که با شخص دیگری رابطه دارد، در واقع
«پس‌مانده‌های» آن شخص را قبول کرده‌اید. استحقاق شما به مراتب بیش از این
است!

روابطی سالم و آکنده از عشق است که، در آن همسر
خود را نه از آن رو که دلتان برای او می‌سوزد یا می‌خواهید که او از شما
مواظبت کند یا عاشق پتانسیل‌های او شده‌اید بلکه از آن‌رو دوست دارید که
نیازهای روحی شما را ارضاء می‌کند.

قسمت اول و دوم مقاله

 منبع: برگرفته از کتاب« آیا تو آن گمشده ام هستی»،نوشته باربارا آنجلیس-با اندکی تغییر و تلخیص

 

مقالات مرتبط

سلیقه های درد سر سازسرمایه از خدا، نگهبانی از تو!وقتی مردی به غار می رودقلب تپنده جامعهسپید سپید، یا سیاه سیاه

شوهر خوبی باشید



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط محمد نوروزی در جمعه 88/5/16 و ساعت 8:8 عصر | نظرات دیگران()
     لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    تفاوت عشق و دوست داشتن
    آماده ای برای ازدواج؟
    خدا خودش قول داده
    ازدواج نکنید اگر...
    نقش ها و وظایف همسران در به وجود آوردن خانواده ای شاد و سالم ( ق
    پیشنهاداتی برای توفیق خانواده ها و برخورد مناسب همسران با هم
    با همسرتان صادق باشید اما ...
    همسر خود را بشناسیم
    پیشرفت همسرتان و حمایت شما
    مهر من نثار تو
    قلبش را برای خود نگهدارید
    به ما شدن بیاندیشید
    همدل و همراه ،تا ته دنیا
    12نکته برای نجات زندگی مشترک
    حتما میدونی منظور منو
    [همه عناوین(92)][عناوین آرشیوشده]

    بالا

    طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

    بالا