بلد بودن مهارت کنترل خشم در گرمای تابستان حسابی میتواند از دعواهای احتمالی جلوگیری کند.
ظاهراً
هر فصلی گرفتاریهای روانشناختی خودش را دارد؛ توی زمستان که باید فکری
به حال افسردگی زمستانه کرد، توی تعطیلات عید هم افسردگی تعطیلات سراغمان
میآید و وسط گرمای تابستان هم که کلهها آفتاب میخورد ، داغ میکند و
ممکن است از کوره در برویم و افسار خشم مان را رها کنیم.
اصلاانگار
یکی از معضلهای تابستانهای داغ همین دعواهای تحت تاثیر جو است. اساساً
دعواهای تابستانه یک جور استفاده از مکانیسم دفاعی جابه جایی است. ما از
هوای گرم اعصابمان خرد میشود و تلافیاش را سر هر بنده خدایی که توی اوج
گرما به پست ما میخورد در میآوریم. به هر حال،در هر فصلی که باشد
بهترین راه پیروی از اصول مدیریت خشم است که در بخش خانواده و زندگی
مقالات زیادی در این موضوع بیان شده است.مانند :پیشنهادی برای غلبه بر خشم و شعله ای که می توان خاموش کرد.اما در این فصل بخاطر پائین بودن آستانه ی تحریک بهتر از به خودتان آماده باش بدهید!
شدن هوا فقط وضعیتی است که آستانه تحریک خشم ما را پایین میآورد پس در
این فصل باید به خودمان آماده باش دهیم . بیشتر مراقب اعمال و گفتار خود
باشیم .
اولین قدم برای مدیریت خشم این است که همیشه یادمان
باشد که خشمگین شدن میتواند چه ضررهایی به جسم و روان ما وارد کند این
فهرست بلند بالای ضررها را بخوانید ، باشد که عبرت بگیرید و به بهانه گرم
شدن هوای تابستان اینقدر پرخاش نکنید.
1- خراب کردن رابطه با دیگران
خشمگین
شدن و دعوا کردن میتواند رابطه ما را با آدمهای دورو برمان تیره و تار
کند . رابطه با دوستان، رابطه با والدین، رابطه با همسر، رابطه با
زیردستیها و بالادستیها، رابطه با معلم. پلیس، راننده تاکسی و هر کس
دیگری که با او دعوا راه انداختهاید، میتواند به خاطر خشمگین شدن خراب
شود.
2- از دست دادن وقت
واقعاً تا به حال
فکر کردهاید به وقتی که به خاطر از کوره در رفتن تلف کردهاید ، چقدر
بیشتر از زمانی است که میتوانستید با روشهای مسالمتآمیز آن را پر کنید؟
بدبختی اینجاست که فقط همان اوج دعوا نیست که وقت آدم را میگیرد؛ حالتی
که ذهن عصبی بعد از اوج خشم تجربه میکند ، باعث میشود که ما نتوانیم
کارمان را درست انجام دهیم و همین بیشتر وقت گیر است.
3- لذت نبردن از فعالیتهای مورد علاقه
وقتی
که ما عصبی میشویم، دیگر نمیتوانیم از کارهایی که قبلا برایمان لذتبخش
بودهاند ، لذت ببریم. نه سینما رفتن، نه رمان خواندن، نه کوهنوردی، نه
دوچرخهسواری، نه گپ و گفت با رفقا دیگر آن لذتی که همیشه داشته است را
نخواهد داشت؛ ضرر بزرگی است، نه؟
4- بالا رفتن میزان خطا
یک
ذهن خشمگین نمیتواند روی چیزی تمرکز کند. اگر دانشجو هستید ، نمیتوانید
درس بخوانید ، اگر کار بدی میکنید مثل همیشه نمیتوانید با مهارت کارتان
را انجام دهید ، اگر راننده هستید احتمال تصادفتان میرود بالا و خلاصه هر
کاری که قبلا مثل آب خوردن انجامش میدادید ، حالا از خوردن زهر سختتر
میشود.
5- به هم ریختن بدن
خشمگین شدن در
کوتاهمدت شما را به نفس نفس میاندازد، فشار خون و ضربان قلبتان را بالا
میبرد، جریان خون پوست، کبد، معده و روده را به سیستم عصبی، قلب و عضلات
میبرد. سیستم گوارش را متوقف میکند ، سیستم ایمنی بدن را سرکوب میکند ،
حرکت و گفتار را به صورت کاریکاتوری تند می کند ، عضلهها را سفت و
چهرهها را قرمز میکند در بلندمدت هم آدمهای عصبی سردرد میگیرند ،
ناراحتیهای گوارشی پیدا میکنند ، ممکن است آرتروز بگیرند ، اختلال پوستی
میگیرند ، اگر بیمارند بیمارتر میشوند ، مشکلات قلبی پیدا میکنند و
احتمال اعتیادشان هم میرود بالا.
منبع :همشهری جوان
تنظیم برای تبیان :داوودی
مقالات مرتبط :