اینکه می گن سن ازدواج، یعنی چه؟
سن ازدواج برای دختران (3)
در مقاله ی قبل راجع به سن ازدواج و اینکه بلوغ یکی از ملاک های آن است صحبت کردیم.
ودر این مقاله توضیح مفصل تری بر آن می دهیم :
"کلمه
بلوغ (بضم باء) بر وزن دروغ ، مصدر ثلاثی مجرد از ریشه بلغ به معنی رسیدن
است. بلوغ در لغت رسیدن به سن رشد را گویند که انسان در آن به مرحله تمییز
وتشخیص می رسد.در کتاب المعجم الوسیط آمده البلوغ نضج الوظایف الجنسیه
یعنی بلوغ نضج (پختگی) وظایف جنسی است"1.
همانطور که پیشتر نیز
بدان اشاره شد در ماده اصلاحی سال 61 ماده 1041 ق.م نکاح قبل از بلوغ را
ممنوع دانسته ودر تبصره 1 ماده 1210 اصلاحی این گونه سن بلوغ را تعریف می
کند :
(سن بلوغ در پسر پانزده سال قمری ودر دختر نه سال قمری است.)
با توجه به این دو ماده قانونی سوالی که مطرح می شود آن است که مد نظر
قانون از سن بلوغ ،بلوغ شرعی است که تکلیف وانجام واجبات وترک محرمات در
آن سن بر فرد الزامی است یا سنی است که در آن سن قانو نگذار عقد نکاح را
صحیح می داند؟
در مذاهب مختلف اهل سنت نسبت به سن
بلوغ اتفاق نظر وجود ندارد :"ابوحنیفه 18 سالگی را برای پسر و17 سالگی را
برای دختر پذیرفته اند وسایر مذاهب 15 سالگی را برای هردو انتخاب کرده
اند".2
در فقه امامیه که تبصره ماده 1210 قانون مدنی برگرفته از آن است به نظرمشهور فقها نه سالگی سن بلوغ دختران است ."3
بنابراین
واقع بینی ایجاب می کند که بگوییم در قانون 1041 ق.م مصوب سال 61 سن بلوغ
شرعی برای دختران 9سال تمام بوده و قانونگذار همین سن را برای ازدواج
صحیح دانسته است وزیر عنوان قابلیت صحی قرار داده است . بدین معنا که این
سن بلوغ ،که نه سال تمام است سنی است که قابلیت صحت برای ازدواج فراهم می
کند وقبل از این سن، نکاح تنها با اجازه ولی صحیح است آن هم با در نظر
گرفتن مصلحت مولی علیه .
پس از سیر تاریخی نه چندان طولانی در مصوبه سال 79 قانون باز هم سن ازدواج رابا تغییراتی این گونه می پذیرد:
(عقد
نکاح دختر قبل از رسیدن به سن 13 سال تمام شمسی وپسر قبل از رسیدن به سن
15 سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه
صالح.)
این ماده قانونی گویی تکرار تمام مطالب ماده اصلاحی سال 61
است بدین معنا که در تبصره ماده قانونی سال 61 نکاح دختر قبل از سن بلوغ
که همان نه سال تمام است را با اجازه ولی مجاز می دانست در ماده 1041 مصوب
79 نیز نکاح قبل از سیزده سال را با اجازه ولی جایز می داند .
لذا
گرچه ماده قانونی جدید حرفی از سن بلوغ نمی زند ودیگر بلوغ را برای نکاح
قابلیت صحی نمی داند بلکه خود سنی را معین می کند وآن را ملاک قرار می
دهد ، ولی نشانه ها در آن حاکی از دو موضوع است : اولا نکاح در سنی که
قابلیت صحت نکاح بدان تعلق می گیرد ومورد توجه قانون بوده صورت بگیرد که
همان 13 سال تمام است . ثانیا نکاح در پایین تر از این سن با اجازه ولی
امکان پذیر است .
بنابراین
در مورد ازدواج که امری مهم و تاثیر گذار بر جامعه و سلامت روانی فرد و
همچنین اعضای خانواده است توجه به این نکته ضروری است که سن ازدواج برای
هر فرد در هر جامعه و حتی محیطی که زندگی می کند می تواند متفاوت باشد
،وضعیت آب و هوا و اقلیمی محیط ،تربیت و فرهنگ اخلاق، آداب اجتماعی و
تغذیه در رشد جسمانی و روحی یک فرد موثر بوده و به طور محسوس ویا حتی
نامحسوس تاثیراتی را بر این موضوع خواهد گذاشت .
آنچه
مسلم است اینکه افراط و تفریط دراین وادی ضربات جبران ناپذیری را به بنیان
خانواده ها وجامعه وارد می سازد و درایت و توجه همه جانبه به این موضوع از
بسیاری نابسامانی ها در خانواده ومحیط زندگی فرد جلوگیری می کند . در
حقیقت قانونگذار با نهادن و وضع قانون 1041 به ازدواج در سنین زیر بلوغ و
حتی دختر وپسر بالغ که شرایط مساعدی برای ازدواج از لحاظ جسمی وروحی
واجتماعی ندارند نظارت می کند تا در این راستا از یک سو مانع سوء استفاده
وبهره گیری افراد نادان و سودجو شود و از سوی دیگر امکان ازدواج دختر پسر
بالغ کمتر از سن 13سال را که تمامی شرایط را دارا بوده وازدواج به مصلحت
آنان است فراهم سازد.
حال توجه به این نکته ضروری است که
آیا قانونگذار ضمانت اجرایی برای تخلف از سن معین شده توسط قانون در نظر
گرفته است . چراکه عدم نهادن ضمانت اجرای حقوقی مانع از تحقق کامل امر
قانون خواهد شد .
با ما باشید.
پی نوشت :
1-بررسی حقوق کودک،نویسنده سید محمد آقا میری
2- حقوق مدنی دکتر کاتوزیان -ج اول -ص69
3- همان ص70
تبیان - خانواده وزندگی
فردوسی(کارشناس حقوقی)
مقالات مرتبط :